ای زندگی بردار دست از امتحانم
چیزی نه می دانم نه می خواهم بدانم
دلسنگ یا دلتنگ چون کوهی زمین گیر
از آسمان دلخوش به یک رنگین کمانم
کوتاهی عمر گل از بالانشینی است
اکنون که می بینند خوارم در امانم
آن روز اگر خود بال خود را می شکستم
اکنون نمی گفتم بمانم یا نمانم
قفل قفس باز و قناری ها هراسان
دل کندن آسان نیست آیا می توانم؟!